-
نکته
یکشنبه 29 مهرماه سال 1386 15:42
شخصی می گفت من شانزده سال دارم یزرگی به او خرده گرفت که نباید بگویی شانزده سال دارم باید بکویی شانزده سال را دیگر ندارم راستی شما به جای سالهایی که دیگه ندارین چی دارین .
-
نکته
یکشنبه 29 مهرماه سال 1386 15:33
اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی! اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد
-
جستارهای یک خواننده...
جمعه 27 مهرماه سال 1386 13:41
میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است.آنکس که غریب نیست شاید که دوست نباشد. هر آشنایی تازه اندوهی تازه است... هر سلام سر آغاز دردناک یک خداحافظی است. ما هرگز از آنچه نمیدانستیم و از کسانی که نمیشناختیم ترس نداشتیم، ترس سوغات آشنایی هاست. آه چیزی خوفناکتر از تکیه گاه نیست.ذلت رایگانترین هدیۀ هر پناهی ست که میتوان جست....
-
پیوند
چهارشنبه 18 مهرماه سال 1386 15:19
آنکه به خود عشق می ورزد نخستین گام را به سوی عشق حقیقی برداشته است. درست به آن می ماند که تکه سنگی را در دریاچه ای آرام بیندازی، نخست دایره هایی پیرامون تکه سنگ ایجاد میشوند که بسیار به سنگ نزدیکند، و این طبیعی است. در چه جای دیگری می توانند بوجود آیند؟ سپس این دایره ها بسط می یابند و به دورترین ساحل میرسند. هرگز...
-
خان ننه
دوشنبه 16 مهرماه سال 1386 15:26
خان ننه هایاندا قالدین بئله باشیوا دولانیم نئجه من سنی ایتیردیم! دا سنین تایین تاپیلماز اولین قسمت شعر خان ننه شهریار با چنین لطافتی آغاز میشود احساسات پاک و صادقانۀ یک کودک نسبت به مادربزرگش که شاعر پس از سالها آنرا به زبان آورده.اگر این شعر را خوانده باشید به قداست و عزت این شخص در نزد شاعر حتما" پی برده اید.بیایید...